دسته‌بندی نشده

بیزینس کوچینگ چیست؟( فیلم آموزشی رایگان + راهنمای جامع و کامل)

کوچینگ سازمانی چیست؟

موضوعات بررسی شده در این مطلب

کوچینگ کسب و کار چیست؟

بیزینس کوچینگ : افرادی که کارشان کوچینگ کسب و کار (بیزنس کوچینگ) است، عموماً افراد کارآفرین یا صاحبان با تجربه کسب و کارها هستند که قصد دارند دانش و تجربه خود را در راه رشد و توسعه کسب و کارهای دیگر به کار بگیرند.

بیزینس کوچینگ
بیزینس کوچینگ(کوچینگ کسب و کار) چیست

در فضای مجازی، اطلاعات و توصیه‌های بسیاری برای کسب و کار شما وجود دارد، اما باید بدانید که بیشتر این اطلاعات جنبه عمومی دارند و شاید برای کسب و کار شما عملی نباشند.

این در حالی است که با کوچینگ می‌توانید به طور اختصاصی درباره کسب و کار خود مشاوره کنید و در نهایت، با مشاهده رشد کسب و کار خود، از نتیجه کوچینگ کسب و کار لذت ببرید (Lin & others, 2014).

اگر کسی می‌خواهد نواختن پیانو را یاد بگیرد، بهتر است یک استاد پیانو پیدا کند و نواختن را از او بیاموزد یا اگر ورزشکاری می‌خواهد مهارت‌های خود را بهبود ببخشد، بهترین کار برای او این است که عضو تیمی شود که مربی حرفه‌ای دارد. همچنین، سریع‌ترین راه برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار، بهره گرفتن از کوچینگ کسب و کار است.

کسانی که خدمت کوچینگ کسب و کار(بیزینس کوچینگ) را به صاحبان کسب و کارها ارائه می‌دهند، معمولاً کارآفرینان متخصصی هستند که می‌دانند رعایت چه مواردی برای موفقیت در کسب و کار لازم است.

آن‌ها در ازای گرفتن مبلغ مشخصی، به صاحبان کسب و کارها و مدیران کمک می‌کند تا اهداف خود را تعیین کنند، چشم انداز کسب و کار خود را بهتر ببینند و با جای گذاری درست این اهداف و چشم اندازها، به رشد و توسعه کسب و کار خود کمک کنند.

اگر برای صاحبان کسب و کارها مشکلات یا مسائلی پیش بیاید، کوچینگ کسب و کار، آن‌ها را راهنمایی می‌کند تا این موانع را به بهترین شیوه از سر راه رشد کسب و کار خود بردارند (Marshall, 2017).

استفاده از کوچینگ کسب و کار(بیزینس کوچینگ)، مانند داشتن یک شریک مجرب، بسیار ارزشمند است؛ به گونه‌ای که نمی‌توان آن را ارزش گذاری کرد. اگر کسب و کار شما گرفتار مشکلات شده است یا قصد دارید برند کسب و کار خود را ارتقا بدهید، بهترین راه، استفاده از کوچینگ کسب و کار حرفه‌ای است. نتیجه کوچینگ کسب و کار، شما را شگفت زده خواهد کرد.

تاریخچه بیزینس کوچینگ

در دهه ۱۹۷۰ میلادی، تیموتی گالوی (نویسنده آمریکایی)، مجموعه کتابی را به نام «سریال‌های درونی » منتشر کرد. گالوی در این مجموعه، ایده‌هایی درباره کوچینگ و دستیابی به موفقیت همه جانبه در ورزش‌هایی مثل اسکی و تنیس و مهارت‌هایی مانند موسیقی مطرح کرد. اجرای این ایده‌ها به قدرت درونی و نظم و انضباط فردی نیاز داشت.

مدل گالوی آن قدر محبوبیت پیدا کرد که غیر از ورزشکاران، افراد دیگر هم آن را در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود اجرا کردند. در آن زمان، جامعه آمریکا تشنه ایده‌های تیموتی گالوی بود و از سراسر آمریکا او را برای سخنرانی درباره مشاغل تجاری و کسب و کارها دعوت می‌کردند.

سال‌ها بعد، متفکران زیادی مانند ورنر ارهارد و توماس لئونارد (که هر دو آمریکایی بودند)، به گسترش نظریات گالوی در زندگی و کسب و کار پرداختند. در نهایت، جان ویتمور، آموزه‌های تیموتی گالوی را در بیزینس کوچینگ به کار بست.

چرا کوچینگ کسب و کار؟

فرقی نمی‌کند صاحب کسب و کاری هستید که مشکلات زیادی دارد یا در کسب و کار خود موفق هستید و قرار است موفقیت بیشتری به دست آورید، مهم نیست که کارتان را تازه شروع کرده‌اید یا در میانه راه قرار دارید و چندان هم بی تجربه نیستید، صاحب یک شرکت کوچک و نوپا هستید یا یک برند بزرگ و پر آوازه دارید؛

چرا کوچینگ کسب و کار
چرا کوچینگ کسب و کار

در هر حال، بیزینس کوچینگ به رشد و ارتقای روز افزون کسب و کار شما کمک می‌کند. اریک اشمیت، مدیر عامل اسبق گوگل، می‌گوید: «استخدام بیزینس کوچ بهترین تصمیم حرفه‌ای من بوده است.

البته اعتراف می‌کنم که کار دشوار و بحث برانگیزی بود؛ زیرا من در مقام مدیر عامل یک شرکت موفق که روز به روز در حال پیشرفت و توسعه بود، لازم نمی‌دانستم که از بیزینس کوچ کمک بگیرم، تا اینکه یکی از اعضای هیئت مدیره گوگل مرا متقاعد کرد. در نهایت، من از نتیجه کوچینگ کسب و کار(بیزینس کوچینگ) شگفت زده شدم» (McLean & others, 2019).

کار کوچینگ کسب و کار چیست؟

کوچینگ کسب و کار(بیزینس کوچینگ) به شما آموزش می‌دهد و شما را تمرین می‌دهد تا بتوانید در کسب و کار خود موفق باشید. همچنین، در اسرع وقت پاسخگوی سؤالات خاصی است که ممکن است برای شما پیش بیاید.

کوچینگ کسب و کار هر گونه اطلاعات لازم برای موفقیت در کسب و کار را به شما می‌دهد و مانند یک مربی به شما کمک می‌کند تا استعدادهای خود را تقویت کنید، اهداف خود را بشناسید و تصمیمات درستی بگیرید و به طور خلاصه، هر کاری که برای موفقیت شما در کسب و کارتان لازم باشد، انجام می‌دهد.

Eric Schmidt
Eric Schmidt

اریک اشمیت، مدیر عامل سابق گوگل، می‌گوید: «استخدام بیزینس کوچ بهترین تصمیم حرفه‌ای من بوده است. البته اعتراف می‌کنم که کار دشوار و بحث برانگیزی بود؛ زیرا من در مقام مدیر عامل یک شرکت موفق که روز به روز در حال پیشرفت و توسعه بود، لازم نمی‌دانستم که از بیزینس کوچ کمک بگیرم، تا اینکه یکی از اعضای هیئت مدیره گوگل مرا متقاعد کرد. در نهایت، من از نتیجه کوچینگ کسب و کار شگفت زده شدم»

کوچینگ کسب و کار، کار خود را با شناخت کسب و کار شما آغاز می‌کند؛ ابتدا سعی می‌کند برند کسب و کار شما را خوب بشناسد. سپس، ارزش برند را می‌سنجد، مشتریان هدف را شناسایی می‌کند و در نهایت، مسائلی را که احتمال دارد با آن رو به رو شوید، شناسایی می‌کند.

هنگامی که کوچینگ کسب و کار، تمام اطلاعات لازم را درباره کسب و کار شما به دست آورد، سعی می‌کند چشم اندازی را که شما برای کسب و کار خود ترسیم کرده‌اید، بهتر درک کند و از اهداف شما آگاه شود. همان گونه که تمام کسب و کارها منحصر به فرد هستند، چشم انداز صاحبان کسب و کارها نیز با هم تفاوت دارد.

کوچ کسب و کار باید بداند که آیا شما می‌خواهید کسب و کارتان به منبع درآمد قابل ملاحظه‌ای برای شما تبدیل شود و آیا می‌خواهید یک شرکت چند میلیون دلاری داشته باشید یا نه. سپس، کوچ کسب و کار به شما کمک می‌کند تا اهداف قابل دسترسی و سودمندی برای گروه خود تعیین کنید.

این اهداف همان اهدافی هستند که شما برای دستیابی به موفقیت و رشد و سودآوری بیشتر در کسب و کار، به آن‌ها نیاز دارید. هنگامی که مجموعه‌ای از اهداف تعیین شد، کوچینگ کسب و کار به شما کمک می‌کند تا به آن‌ها دست پیدا کنید.

در واقع، کوچینگ کسب و کار به شما کمک می‌کند تا برنامه‌های عملیاتی و راهبردهایی را که برای دستیابی به اهداف کسب و کار خود در سر دارید، اجرا کنید (Melnyk & others, 2013).

طی روند کوچینگ، کوچ کسب و کار(بیزینس کوچینگ) مانند منبع ارزشمندی از اطلاعات و مشاوره تخصصی در کنار شما می‌ماند. راه اندازی یک کسب و کار در یک فضای رقابتی، خواه کوچک باشد یا بزرگ، مانند پیدا کردن راه درست در تاریکی است؛ کوچینگ کسب و کار همان چراغی است که شما برای یافتن راه خود به آن نیاز دارید.

کوچینگ کسب و کار چگونه به ما کمک می‌کند؟

خدمات کوچینگ کسب و کار متنوع است؛ بدان معنی که اگر کسب و کار شما کوچک و محلی یا بین المللی است، اگر قصد دارید کسب و کار ضعیف خود را احیا کنید یا به کسب و کار موفق خود رونق بیشتری بدهید، یک کوچینگ کسب و کار با استعداد در همه این موارد می‌تواند به شما کمک کند.

کوچینگ کسب و کار چگونه به ما کمک می‌کند
کوچینگ کسب و کار چگونه به ما کمک می‌کند

عده‌ای معتقدند کوچینگ کسب و کار تنها زمانی کاربرد دارد که کسب و کار درگیر مشکلات شده است و وضعیت مبهمی دارد، در حالی که کمک به احیای چنین کسب و کارهایی تنها یکی از وظایف کوچینگ کسب و کار است. کوچینگ در بسیاری از موقعیت‌های مختلف دیگر نیز کارآمد است و می‌تواند به صاحبان و مدیران کسب و کارها کمک کند.

کوچینگ کسب و کار به صاحبان و مدیران کسب و کارها کمک می‌کند تا کسب و کار خود را از صفر شروع کنند، مأموریت و اهداف کسب و کار خود را بهتر بشناسند و راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت را برای دستیابی به اهداف مورد نظر به کار بندند (Meyer & Allen, 2019). همچنین، کوچینگ کسب و کار، صاحبان کسب و کارهای موفق را راهنمایی می‌کند تا بدانند مرحله بعدی برای کسب موفقیت بیشتر کدام است.

علاوه بر بهبود عملکرد و رشد کسب و کار، کوچینگ کسب و کار می‌تواند با تسهیل مشکلات پیش روی صاحبان کسب و کارها به آن‌ها کمک کند تا از کار خود بیشتر لذت ببرند. درست است که راه اندازی یک کسب و کار، بسیار هیجان انگیز و جذاب است، اما نباید فراموش کرد که می‌تواند بسیار سخت و دلهره آور نیز باشد.

این مسئله وقتی نمود پیدا می‌کند که شما بخواهید شرکت را به تنهایی راه اندازی و اداره کنید (Milner & McCarthy, 2014). هنگامی که شما از کوچینگ کسب و کار سود می‌برید، در واقع، منبعی از تجربه و تخصص را در اختیار دارید که می‌توانید برای رفع مشکلاتی که به ناچار با آن مواجه می‌شوید، از او کمک بگیرید و در شرایط سخت به او اعتماد کنید. به این ترتیب، کوچینگ می‌تواند زندگی و کار صاحبان کسب و کارها را بسیار راحت کند و از نگرانی آن‌ها بکاهد. طبیعتاً نتیجه کوچینگ کسب و کار فراتر از تصور است.

تفاوت کوچینگ کسب و کار با مشاوره مدیریت چیست؟

بیزینس کوچینگ و مشاوره مدیریت هر دو یک هدف را دنبال می‌کنند، اما روش متفاوتی را برای رسیدن به هدف بر می‌گزینند. هدف در هر دو خدمت، کمک به کارآفرین یا مدیر برای دستیابی به اهداف عملکردی است.

تفاوت کوچینگ کسب و کار با مشاوره مدیریت چیست
تفاوت کوچینگ کسب و کار با مشاوره مدیریت چیست

این هدف عملکردی ممکن است افزایش سودآوری، اجرای راهبرد جدید بازاریابی، تغییر در ساختار سازمانی، بهبود برنامه‌های یادگیری یا توسعه کارکنان و … باشد (Mottaz, 2018).

مشاوره مدیریت

مشاور مدیریت بر تجربه و دانش قبلی خود در آن حوزه متکی است و تلاش می‌کند بر اساس تحیلی که درباره وضعیت سازمان دارد، راه حلی به کارآفرین یا مدیر ارائه دهد که این راه حل ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد. یکی از فرضیاتی که در مشاوره مدیریت مطرح است این است که می‌توان بر اساس وضعیت گذشته، آینده را پیش بینی کرد.

کوچینگ کسب و کار

کوچینگ کسب و کار بر عمل گرایی و اقدام مراجع استوار است. از نظر بیزینس کوچ، مشکل اصلی مراجع کمبود دانش یا ضعف در مهارت نیست و حتی اگر مراجع در زمینه خاصی دانش نداشته باشد می‌تواند آن را کسب کند تا به دیگران بسپارد.

بیزینس کوچ تلاش می‌کند مراجع را به عمل گرایی ترغیب کند و از این طریق، یادگیری او را افزایش دهد. در دنیای کسب و کار امروزی، هیچ چیز کاملاً قطعی نیست؛ از این رو، بسیاری از دانش‌ها تا زمانی که به عمل درنیایند، پدیدار نخواهند شد.

بیزینس کوچ به مراجع کمک می‌کند تا ضمن توجه به مخاطرات، اقدامات مؤثری انجام دهد؛ یعنی اقداماتی انجام دهد که نتیجه آن‌ها یادگیری سریع و کم هزینه باشد. با تکرار اقدام‌ها و افزایش یادگیری، پاسخ مسائل نیز آشکار می‌شود.

بیزینس کوچینگ و مشاوره مدیریت را نمی‌تواند جایگزین یکدیگر کرد، بلکه می‌توان آن‌ها را مکمل هم دانست. گاهی این دو حوزه اشتراکاتی پیدا می‌کنند؛ مثلاً ممکن است بیزینس کوچ بر اساس تجربه شخصی، راهکارهایی را به کارآفرین پیشنهاد بدهد (هر چند کار اصلی او نیست) یا ممکن است مشاور مدیریت، مراجعش را به اقدام ترغیب کند.

هر کدام از این روش‌ها تأثیر خاصی دارند و کارآفرین باید تشخیص دهد که کدام نوع خدمات برایش مناسب‌تر است (Orth & others, 2018).

انواع کوچینگ کسب و کار

انواع کوچینگ کسب و کار
انواع کوچینگ کسب و کار

کوچینگ مدیریت کسب و کار

مراجعان این نوع کوچینگ، مدیرانی هستند که کسب و کارهای مختلفی مانند استارت آپ‌ها، شرکت‌های بزرگ، معمولی و حتی کوچک را اداره می‌کنند. کوچ‌های مدیریت کسب و کار باید در مدیریت بازرگانی و کسب و کار مجرب باشند و سابقه مدیریت کسب و کارهای متفاوت را داشته باشند. کوچ مدیریت کسب و کار با طراحی یک نقشه هدفمند، به افراد کمک می‌کند تا به اهدافی که برای کسب و کار خود تعیین کرده‌اند، برسند.

این کوچ‌ها در حوزه‌هایی مانند ارتباط با کارمندان، ارتباط با فروشندگان، مدیریت زمان، مهارت‌های سازمان دهی و تقویت اعتماد به نفس صاحبان کسب و کار فعالیت می‌کنند (O’Kane, 2015).

کوچینگ کارآفرینی

مراجعان این نوع کوچینگ معمولاً دو دسته‌اند؛ دسته اول، کارآفرین‌های جوان و کم تجربه‌ای هستند که برنامه‌ها و آرزوهای زیادی در سر دارند و دسته دوم، کارآفرین‌های مسن‌تری هستند که در زمینه تجارت و کسب و کار با تجربه‌اند، اما در بعضی از جنبه‌های کار خود به مشاوره نیاز دارند.

علاوه بر این، مراجعان دسته دوم ممکن است در حال تأسیس کسب و کار جدیدی باشند یا برای نگه داشتن کسب و کار خود با مشکل مواجه شده باشند.

ممکن است به نظر برسد که کوچینگ کارآفرینی به معنی هدایت یک فرد باانگیزه در مسیر راه اندازی یا توسعه کسب و کار باشد، ولی چنین نیست؛ کوچ کارآفرینی باید دقیقاً بداند که چطور می‌توان یک کسب و کار را راه اندازی و مسائل عملی و احساسی را که در این مسیر برای کارآفرین پیش می‌آید، حل کرد.

کوچ کارآفرینی می‌تواند در این مسائل به مراجع خود کمک کند:

  • تقویت مدیریت زمان برای پیشرفت در کار
  • شناخت منابع حمایتی خود اعم از خانواده، دوستان، همکاران و سرمایه گذاران
  • یادگیری شیوه‌های بازاریابی و برندسازی شخصی
  • گسترش روابط تجاری برای موفقیت بیشتر
  • آشنایی با راه‌های مدیریت زمان و درآمد
  • استفاده از فناوری برای ارتقای عملکرد و رشد کسب و کار
  • و طراحی برنامه عملیاتی مطابق چشم اندازها، منابع، ساختار حمایتی، زمان و سرمایه

کوچینگ مدیریت اجرایی کسب و کار

در ادامه مطلب بیزینس کوچینگ این نوع کوچینگ بسیار گسترده است و می‌تواند به مدیران شرکت‌های بزرگ، راهبران و صاحبان کسب و کار در تمامی صنایع خدمات بدهد. معمولاً این افراد خود از قابلیت رشد برخوردارند و هدفشان از استخدام کوچ این است که سرعت رشدشان را چند برابر کنند؛

 

بنابراین، کوچ باید درک درستی از جایگاه این افراد در سازمان و صنعت مورد نظر داشته باشد. معمولاً این افراد در جستجوی راهی برای برداشتن موانع از سر راه کسب و کار خود هستند تا احساس رضایت بیشتری داشته باشند.

کوچ مدیریت اجرایی می‌تواند در این موارد به مراجعان خود کمک کند:

  • در محیط‌های شغلی به گروه‌ها کمک کند تا بهتر به توافق برسند و سریع‌تر اقدام کنند.
  • به کارمندان کمک کند ذهنیت خود را تغییر دهند و کسب و کاری را که در آن مشغول هستند از آن خود بدانند.
  • احساس تعهد شغلی را ارتقاء دهند.
  • راه‌های جذب مدیران و راهبران خبره را به مراجعان خود یاد بدهند.
  • به آن‌ها کمک کنند برنامه بازاریابی یا تجاری طراحی کنند.
  • احساس خود مختاری را در کارگران تقویت کنند.
  • نرخ برگشت کالا را کاهش دهند.
  • و اولویت‌های سازمان را شناسایی کنند (Olaru & others, 2014).

کوچینگ فروش

مخاطبان کوچینگ فروش کسانی هستند که در بخش مدیریت فروش کار می‌کنند؛ مانند مدیران اجرایی فروش، مشاوران فروش، کارآفرین‌ها و حتی کوچ‌ها. ممکن است در نگاه اول، این افراد متفاوت به نظر برسند، ولی در واقع، شباهت‌هایی هم دارند؛ همه این افراد به دنبال طرف تجاری خود می‌گردند، خواهان افزایش فروش خود هستند، می‌خواهند به کسب و کار خود ثبات بدهند و سرمایه اولیه خود را زیاد کنند.

کوچ‌های فروش باید تجربه کار کردن در محیط‌های فروش متفاوت را داشته باشند تا بتوانند به مراجع خود کمک کنند تا فروشش را افزایش دهد، به اهدافش برسد، گروه تشکیل بدهد و سودش را بیشتر کند. مراجعان کوچینگ فروش در پی کسب این مهارت‌ها هستند:

مشتری‌های خود را افزایش دهند، راه‌های قطعی قرارداد بستن را بیاموزند، بر خجالت، ترس و ضعف نفس غلبه کنند، راه‌های قطعی قرارداد بستن را بیاموزند، بر خجالت، ترس و ضعف نفس غلبه کنند، اعتماد به نفس خود را برای مواجهه با مسائل و رسیدن به اهدافشان تقویت کنند، شیوه‌های مؤثر فروش را یاد بگیرند، یک ساختار حمایتی قوی برای خود درست کنند و هنر مذاکره را بیاموزند.

کوچینگ بازاریابی

مراجعان این نوع کوچینگ کسانی هستند که در بخش مدیریت بازاریابی کار می‌کنند؛ مانند مدیران اجرایی بازاریابی، مشاوران بازاریابی، کارآفرین‌ها و حتی کوچ‌ها.

هدف بازاریاب‌ها این است که از طریق راهبردهای مؤثر بتوانند پیام مناسب را در زمان مناسب به فرد مناسب برسانند. کوچ بازاریابی باید تجربه زیادی در امر بازاریابی داشته باشد. او باید تمایلات و اولویت‌های مشتری‌های مراجع خود را به خوبی بشناسد تا بتواند به او کمک کند که برای تأثیرگذاری بر مشتری‌ها از ادبیات مناسب و راه‌های ارتباطی مؤثر بهره بگیرد. کوچ‌های بازاریابی می‌توانند در این موارد به مراجعان خود کمک کنند:

  • تحقیقات اولیه و ثانویه درباره بازار
  • درک تمایلات، رفتارها و نگرش‌های مشتریان
  • پیدا کردن بازار مناسب
  • یافتن راه‌های ارتباطی جدید
  • تهیه پیام‌های بازرگانی متقاعد کننده
  • یافتن مشتری مناسب و آموختن بازایابی اینترنتی و الکترونیکی (Onguko & others, 2012).

کوچینگ کسب و کار چه مزایایی دارد؟

نمی‌توان کوچینگ کسب و کار را محدود به مشخص کردن اهداف و رسیدن به آن‌ها دانست. مهم‌ترین کارکرد این کوچینگ، انگیزه دادن و تشویق مراجع برای رسیدن به اهداف است. در واقع، بیزینس کوچینگ شما را تشویق می‌کند تا:

  • قصه راه موفقیت را ترسیم کنید؛
  • مناسب‌ترین افراد را انتخاب و استخدام کنید؛
  • محیط مطلوبی برای رشد و ترقی کارکنان مهیا کنید؛
  • باورهایی که شما را محدود می‌کنند و از حرکت باز می‌دارند، شناسایی کنید؛
  • این باورها و هر مانع دیگری را از سر راه بردارید؛
  • متناسب با فرصت‌های خود یک برنامه راهبردی بنویسید؛
  • مهارت‌های رهبری خود را ارتقا دهید؛
  • به دیدگاه بهتر و واضح‌تری درباره کسب و کار خود برسید؛
  • کسب و کار خود را مطابق با ارزش‌ها و اهداف شخصی پیش ببرید؛
  • کارمندانی را پرورش دهید که عملکرد خوبی و بازدهی زیادی دارند و مسئولیت پذیر و پاسخگو هستند (Oplatka, 2010).

فرآیند کوچینگ کسب و کار

کوچینگ کسب و کار به شما کمک می‌کند تا دریابید اکنون در چه جایگاهی قرار دارید، می‌خواهید در آینده به چه جایگاهی برسید و برای رسیدن به آن جایگاه باید چه اقداماتی انجام دهید. فرآیند کوچینگ کسب و کار، چهار مرحله دارد:

  1. تعیین هدف؛
  2. یافتن نقاط قوت کسب و کار و آگاهی از مواردی که قابلیت بهبود دارند. با این آگاهی‌ها می‌توان به چشم انداز واضح‌تری از رشد سازمان و نیازهای آن دست یافت؛
  3. طراحی برنامه جامع و تعیین اقداماتی که برای رسیدن به اهداف باید انجام شوند؛
  4. ارزیابی میزان پیشرفت برای رسیدن به هدف کسب و کار.

بیزینس کوچ و صاحب کسب و کار طبق یک برنامه منظم با یکدیگر ملاقات می‌کنند تا:

  • تمام تکالیف یا توافق‌هایی که در جلسات قبلی تعیین شده است، بررسی کنند؛
  • صاحب کسب و کار بتواند اهداف و آرمان‌های خود را برای دوره بعدی کوچینگ مشخص کند؛
  • برنامه‌ای برای تحقق اهداف در دوره بعدی کوچینگ تنظیم و اقداماتی که باید صورت بپذیرد، مشخص تنظیم گردد؛
  • بین کار و زندگی تعادل برقرار شود (Park, 2017).

مهم‌ترین ارکان یک رابطه کوچینگی چیست؟

مهم‌ترین ارکان یک رابطه کوچینگی چیست
مهم‌ترین ارکان یک رابطه کوچینگی چیست

در ادامه مطلب بیزینس کوچینگ یکی از ارکان اساسی در برقراری یک رابطه مؤثر میان مراجع و بیزینس کوچ، متعهد بودن هر دو طرف است. هر دو باید مشتاق باشند و زمان کافی صرف کنند تا اعتماد طرف مقابل را به دست آورند تا بتوانند یک رابطه خوب برقرار کنند. از دیگر ارکان مهمی که کیفیت این رابطه را بهبود می‌بخشند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

احترام: وقتی مراجع به دانش، مهارت و توانمندی‌های کوچ پی می‌برد و کوچ، خواست و کوشش مراجع را برای توسعه توانمندی‌ها و تجربیاتش می‌بیند، به یکدیگر احترام می‌گذارند؛

اعتماد: اعتماد در نتیجه ارتباط مطلوب، در دسترس بودن، قابل پیش بینی بودن و وفاداری، میان کوچ و مراجع پدید می‌آید؛
شکل گیری همکاری و شراکت: کوچ و مراجع باید این موضوع را دریابند که مانند شرکای حرفه‌ای و تجاری نیستند؛
انتظارات و اهداف واقع گرایانه: کوچ، مراجع را تشویق می‌کند تا برای خود اهدافی واقعی، دست یافتنی و مرتبط با کسب و کارش تعیین کند؛

زمان: در رابطه کوچ و صاحب کسب و کار، زمان یکی از مهم‌ترین ارکان است. باید زمان خاصی برای ملاقات معلوم شود. در ابتدای کار، این ملاقات‌ها باید یک یا دو بار در هفته باشد؛ شکل گیری این رابطه زمان کمتری باید صرف کنید (دهقانان و همکاران، ۱۳۹۵).

کوچینگ فرد با فرد به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا در زمینه کسب مهارت‌های جدید، بهبود عملکرد، غلبه بر انحراف و آمادگی برای پیشرفت، ارتقا یابند.

امروزه، استفاده از این نوع کوچینگ رو به افزایش است. جلسات کوچینگ در سطح اجرایی و همسو با اهداف سازمان اغلب موجود بهبود نتایج کسب و کار می‌شود. کوچینگ مدیران اجرایی را معمولاً کوچ‌های خارج از سازمان، در مدت توافق شده یا در قالب جلسات درخواستی انجام می‌دهند.

کوچ مدیران اجرایی، فردی حرفه‌ای است که با افراد دیگر (معمولاً مدیران یا کارکنان مستعد امور مدیریتی) کار می‌کند تا به آنها کمک کند خودآگاهی خود را افزایش دهند، اهداف خود را روشن کنند، به برنامه‌های توسعه فردی عمل کنند، توانایی‌های بالقوه خود را کشف کنند و در شرکت، عضو تأثیرگذاری باشند.

آن‌ها مشاور یا درمان گر نیستند و معمولاً از مشاوره یا ارائه راه حل مستقیم خودداری می‌کنند. در عوض، با مهارتی که دارند با طرح سؤالات درست، مسائل را بررسی می‌کنند تا مدیر اجرایی خود موفق به یافتن راه حل مشکلات و مسائل خود شود (سنگری و پورولی، ۱۳۹۳).

وظایف کوچ‌های مدیریت اجرایی

در ادامه مطلب بیزینس کوچینگ کوچ‌های اجرایی برای مراجعین خود جلسات محرمانه و حمایت کننده برگزار می‌کنند؛ با مهارت و ظرافت سؤالات را مطرح می‌کنند، به نقد دیدگاه مراجع درباره یک موضوع خاص می‌پردازند، به شفافیت و وضوح موضوع کمک می‌کنند و اگر خود مراجع بخواهند توصیه‌هایی نیز ارائه می‌دهند.

کوچ‌های مدیران، در صورت لزوم، به بررسی‌های مشخصی چون ارزیابی‌های شخصیتی، ارزیابی ۳۶۰ درجه و مصاحبه‌های اختصاصی نیز مبادرت می‌ورزند تا به خودآگاهی هر چه بیشتر مراجعان خود کمک کنند (خدامی، ۱۳۹۲).

کوچینگ مدیران اجرایی شامل چه مواردی می‌شود؟

  • ارائه بازخورد؛
  • شناسایی فرصت‌های بهبود؛
  • افزایش آگاهی؛
  • تسهیل دستیابی به راه حل‌ها با طرح درست سؤالات؛
  • هدف گذاری و برنامه ریزی کاری؛
  • تسهیل یادگیری؛
  • پشتیبانی و تشویق برای تداوم بهبود؛
  • نظارت بر روند پیشرفت و تداوم مسئولیت پذیری مراجع.

کوچینگ مدیران اجرایی شامل چه مواردی نمی‌شود؟

  • ارائه توصیه و مشاوره؛
  • روان درمانی؛
  • تصحیح اشتباهات مراجع به صورت مستقیم؛
  • مدیریت کارایی افراد به طور مستقیم؛
  • تصحیح ایرادات رفتاری به طور مستقیم؛
  • منتورینگ.

فواید کوچینگ مدیران اجرایی

  • بهبود و افزایش کارآمدی؛
  • بهبود خصوصیات اخلاقی؛
  • کاهش پس رفت شغلی؛
  • کمک به کشف استعدادها؛
  • افزایش اعتماد به نفس؛
  • ایجاد مهارت‌های جدید؛
  • تسهیل دستیابی به اهداف (امیری و محمودزاده، ۱۳۹۴).

فرآیند کوچینگ

در ادامه مطلب بیزینس کوچینگ یک دوره معمولی کوچینگ مدیران حدود شش ماه طول می‌کشد، اما با توجه به شرایط ممکن است بین سه تا دوازده ماه متغیر باشد. هر چه مسائلی که یک مدیر یا فرد داوطلب مدیریت با آن رو به روست بزرگ‌تر باشد، مدت کوچینگ نیز افزایش می‌یابد. در بیشتر موارد کوچ‌های مدیران اجرایی به سازمان‌ها دعوت می‌شوند تا برای افراد زیر جلسات کوچینگ برگزار کنند:

  • مدیرانی که به حمایت نیاز دارند تا بتوانند به سطوح بالاتر مدیران دست یابند یا با سطح مدیریتی که به تازگی وارد آن شده‌اند، سازگار شوند؛
  • مدیرانی که برای سازمان با ارزش هستند، اما از نظر کارایی، مشکلات اساسی دارند؛
  • مدیرانی که به تازگی در سازمان استخدام شده‌اند و لازم است به سرعت با سازمان و همکاران هم سطح خود سازگار شوند؛
  • مدیران ارشدی که در جلسات خود با مدیران هم سطح مشکلاتی داشته‌اند و به تسهیل گر جلسات نیاز دارند؛
  • گروهی از مدیران که طبق تصمیم مدیران ارشد، برای افزایش کارایی باید به طور گروهی در جلسات شرکت کنند

مراحل انجام کوچینگ

  1. ارزیابی‌های اولیه (۳۶۰ درجه و …)؛
  2. هدف گذاری؛
  3. برگزاری جلسات کوچینگ و توسعه حرفه‌ای و شخصی مدیران؛
  4. ارزیابی نتایج.

محرمانگی جلسات کوچینگ و اطلاعاتی که بین کوچ و مراجع رد و بدل می‌شود، مهم‌ترین بخش جلسات کوچینگ است.

کار کوچ مدیران اجرایی چیست؟

کوچ در برابر مراجع، مدیر وی و گاهی مدیر منابع انسانی سازمان مسئول است. هیچ یک از اطلاعاتی که در جلسات کوچینگ بین کوچ و مراجع رد و بدل می‌شود، بی اجازه مراجع در اختیار مدیر وی و مدیر منابع انسانی سازمان قرار نمی‌گیرد، اما در پاره‌ای مواقع با توجه به اصول اخلاقی ICF، اگر کوچ صلاح بداند با هماهنگی مراجع، جلسه‌ای بین کوچ و مدیر مستقیم یا سایر مدیران با هدف تسهیل امور برگزار می‌شود. جلب حمایت مدیران ارشد بسیار مهم است و کوچ، تا دستیابی به نتایج رضایت بخش به مراجع خود کمک خواهد کرد.

چه کسانی کوچ‌های مدیران اجرایی را استخدام می‌کنند؟

در ادامه مطلب بیزینس کوچینگ شرکت‌هایی کوچ مدیران را استخدام می‌کنند که نیاز دارند بعضی از مسائل مربوط به مدیران اجرایی کنونی یا بعدی را بررسی یا حل کنند. امروزه بیشتر شرکت‌ها، کوچینگ مدیران اجرایی را راهی برای سرمایه گذاری در زمینه مدیران ارشد و افراد مستعد مدیریت می‌دانند. حضور کوچ‌ها در شرکت‌ها محرمانه نیست، بلکه نماد پیشرو بودن است.

با اینکه هنوز مدیران ارشد سازمان‌ها (مانند مدیران عامل یا رؤسای هیئت مدیره) به طور سنتی به استخدام کوچ مدیران می‌پردازند، استفاده از خدمات کوچینگ در شرکت‌ها (اغلب در بخش منابع انسانی آن‌ها) رواج یافته است و بخشی از برنامه توسعه منابع انسانی محسوب می‌شود.

مدیران جوان در ابتدای دوره مدیریتی خود با مسائل زیادی رو به رو می‌شوند؛ بنابراین، کمک به مدیران یا داوطلبان مدیریت به معنی کمک به توسعه منابع انسانی و افزایش سودآوری شرکت است. علاوه بر این، کوچینگ برای رفع مشکلات رفتاری و کمک به حل اختلافات موجود میان افراد نیز کاربرد دارد (دیانت نژاد و ایرج پور، ۱۳۹۵).

افراد یا شرکت‌ها در چه مواردی نباید به استخدام کوچ مدیران اقدام کنند؟

  • هنگامی که افراد معتقدند به کوچ نیاز ندارند یا کوچ نمی‌تواند برایشان مفید باشد. همچنین، در مواردی که افراد هیچ ارزشی برای خود آگاهی و ایجاد تغییر در خود قائل نیستند.
  • در مواردی که به دنبال توصیه و مشاوره مدیریتی هستند.
  • هنگامی که بخواهند مدیرانی را در سازمان نگاه دارند که عملاً در حال خروج از سازمان هستند.
  • توافق پرداخت هزینه استخدام کوچ‌های کارآمد و معتبر را ندارند.
  • در مواردی که مدیران ارشد، سازمان خود را مستقل از فرآیند کوچینگ می‌دانند و فقط می‌خواهند آن را به عنوان یک پروژه، برون سپاری کنند.

دوره کامل کوچینگ مدیریت – کوچینگ اجرایی

 

کوچینگ رهبران جدید

کوچینگ رهبران جدید
کوچینگ رهبران جدید

کوچ‌ها به افرادی که به تازگی برای نقش رهبری انتخاب یا استخدام شده‌اند، کمک می‌کنند تا در مسیر درست حرکت کنند. هدف کوچینگ رهبران جدید این است که اصول رهبری و مسئولیت‌های مهم این نقش جدید را برای آن‌ها تبیین کنند، به آن‌ها کمک کنند تا در ماه‌های اول به اهداف خود برسند و روش‌های هماهنگ کردن گروه خود با سازمان را بیاموزند. تمرکز اصلی این نوع کوچینگ بر کار رهبران جدید است تا اهداف کسب و کار خود را بشناسند و به آن‌ها برسند.

کار اصلی کوچینگ فردی، به فعل درآوردن توانایی‌های بالقوه افراد، رساندن آن‌ها به حداکثر بهره وری و ایجاد تغییرات مثبت در وجود آن‌هاست.

کوچینگ رهبری، به معنی بهبود توانایی رهبر برای راهنمایی دیگران و رسیدن به اهداف مشخص سازمانی است. کوچینگ رهبری می‌تواند مشکلات شخصی و هر مشکل دیگری که مانع رسیدن فرد به موفقیت‌های شغلی می‌شود، حل کند. این فرآیند، زمینه رشد شخصی و بهبود توانایی برقراری ارتباط با دیگران را فراهم می‌آورد.

اما چگونه می‌توان با کوچینگ به موفقیت در رهبری رسید؟ کوچینگ رهبری، در نهایت، در قالب شراکت عمل می‌کند؛ به همین دلیل، کوچ و رهبر می‌توانند درس‌های باارزشی به یکدیگر بدهند و در درک بهتر وضعیت به هم کمک کنند.

نقش رهبر، دخیل کردن کوچ در مسائل سازمانی و شیوه اداره سازمان است و در همان حال، کوچ به رهبر کمک می‌کند تا این مهارت‌ها را تقویت کند. کوچینگ برای توسعه و افزایش دانش و مهارت‌های رهبر از روش‌های متعددی استفاده می‌کند (Wilson & Van Haperen, 2015)؛ از جمله:

  • تهیه داده‌ها و نظرسنجی‌ها که هدف از آن، شناسایی رفتارهای خاصی است که بر نتیجه کسب و کار اثرگذار است؛
  • برگزاری جلسات دو نفری که در آن‌ها، کوچ به مشکلات رهبر گوش می‌دهد و به وی بازخورد می‌دهد و او را راهنمایی و مشکلاتش را حل می‌کند؛
  • ارائه راهنمایی و کمک که چه از نظر رشد سازمانی و چه از نظر توسعه فردی، در اولویت است؛
  • حمایت از رهبر در بحران‌ها و کمک به وی در یافتن راه حل و ابزارهای مناسب برای رفع مسائل عملیاتی و در برخی مواقع، مشکلات فردی.
  • ارائه منابع و ابزار به رهبر برای تعیین هدف و برنامه ریزی. این منابع شامل کتاب و برنامه‌های نرم افزاری است (نظیر نرم افزارهای خاص برای طراحی نقشه‌های ذهنی)؛
  • هدایت رهبر به سوی منابع جدید یادگیری، شامل کلاس‌های ویژه آموزش رهبری یا مهارت آموزی و شیوه‌های خود باوری و …؛
  • اجرای مأموریت‌ها که موجب می‌شود رهبر بتواند رفتار یا مهارت خود را بهتر تحلیل کند و کوچ نیز او را بهتر بشناسد. مأموریت‌ها، مجموعه‌ای از فعالیت‌های روزانه را از تمرکز بر ارتباطات تا نوشتن فهرست مسائل دربر می‌گیرد (Yao & Li, 2014).

به طور خلاصه، فرآیند کوچینگ درباره بازخورد و تحلیل عمیق‌تر رفتارها و مهارت‌هاست. کوچ رهبری به رهبر کمک می‌کند تا روی مهم‌ترین مسائل تمرکز کند و برای بهبود توانایی‌ها و رفع ضعف‌های خود بکوشد.

مسئله این نیست که به طور واضح به رهبر گفته شود که چرا نباید بعضی کارها را انجام داد، بلکه مسئله این است که او دریابد چرا بعضی کارها بهتر به نتیجه می‌رسند. این فرآیند با روش‌های متنوع و با حمایت از رهبر در راه دستیابی به خودآگاهی ممکن می‌شود.

کوچ مدیریت اجرایی و راهبردی، دکتر چری کولیر، چهار مرحله مهم را بر می‌شمرد که باید طی کوچینگ موفق رهبری اجرا شود؛ این فرآیند عبارت‌اند از:

  1. گردآوری اطلاعات درباره رهبر؛ کوچ باید اطلاعاتی درباره «رفتار، سبک رهبری و اثربخشی کلی» رهبر بیابد. این کار با انجام مصاحبه، بررسی سوابق کارکنان و ارزیابی‌ها ممکن است؛
  2. ارائه بازخورد درباره اطلاعات گردآوری شده؛ بعد از آنکه کوچ، داده‌ها را تحلیل کرد باید نتیجه را به رهبر اعلام کند. کولیر تأکید می‌کند که تمرکز بر جنبه‌های مثبت و حوزه‌هایی که قابلیت تغییر دارند (نه لزوماً منفی‌ترین رفتارهای رهبر)، بسیار اهمیت دارد. به اعتقاد او، فرآیند بازخورد «نه بر امکان تغییر، بلکه بر الزام تغییر باید پافشاری کند»؛
  3. کوچینگ برای ایجاد تغییر (بازخوردها)؛ در تعیین اهداف به کوچینگ رهبری کمک می‌کند. گام بعدی، تمرکز بر چنین رفتارهایی است (خدامی، ۱۳۹۳)؛
  4. ارزیابی پیشرفت؛ آخرین مرحله، بررسی عملکرد این فرآیند و پاسخ دادن به این پرسش است که آیا کوچینگ رهبری تغییرات لازم را ایجاد کرده است یا خیر؟ این ارزیابی را می‌توان بعد از اتمام هر جلسه کوچینگ یا پس از اتمام کل این فرآیند انجام داد.

چرا کوچینگ رهبری مهم است؟

یکی از بزرگ‌ترین مزایای کوچینگ این است که نگرش و روش‌هایی را برای ما فراهم می‌آورد.

اول، اگر هیچ گاه راجع به رفتار یا نگرش خود بازخورد دریافت نکنید، ممکن است در افکار و شیوه انجام کارها دچار سردرگمی شوید. اینکه همواره خودتان درباره روش کار خود نظر بدهید، چندان مؤثر نیست.

در مقابل، نظر کسانی که نگرش تازه‌ای درباره نحوه انجام کارها به شما ارائه می‌کنند، بسیار اهمیت دارد. تنها با وجود کسی که رفتار شما را ارزیابی کند یا درباره روش کار به شما بازخورد بدهد، می‌توانید پیوسته کارهای مؤثر انجام دهید و روی حذف کارهایی که سودمند نیستند، تمرکز کنید.

همچنین، این نگرش تازه به شما کمک می‌کند تا بیشتر درباره روش کار خود تأمل کنید. تدوین برنامه راهبردی یکی از مهم‌ترین قانون‌های کوچینگ رهبری است.

همان طور که در بخش‌های بعدی خواهید خواند، این فرآیند در شناسایی مسیری که شما و سازمان باید طی کنید تا به اهدافتان دست پیدا کنید، کمک می‌کند. هم نگرش و هم مسیر از این ظرفیت برخوردارند که اثربخشی عملیاتی و شخصیتی را بهبود بدهند. در نتیجه، شما و سازمان بهره وری بیشتری خواهید داشت و بهتر می‌توانید در برابر تغییرات ایجاد شده در صنعت و زندگی شخصی خود واکنش نشان دهید.

کوچینگ رهبری به خودآگاهی و درک بهتر توانایی‌ها و ضعف‌های فرد کمک می‌کند و رابطه این ویژگی‌های شخصی را با اهداف سازمانی نشان می‌دهد. بنابراین، سازمان می‌تواند با استفاده از کوچینگ رهبری، استعدادهای واقعی را بروز بدهد، پیوندهای ضعیف را شناسایی و ارتباطات سازمانی را تقویت کند. طبیعتاً این مزایا در زندگی فردی نیز آشکار می‌شود و می‌توانید اعتماد به نفس و هوش عاطفی خود را ارتقا ببخشید.

یکی دیگر از مزایای کوچینگ رهبری این است که نه تنها موجب می‌شود مهارت‌ها و ویژگی‌های کنونی خود را درک کنید، بلکه مهارت‌های جدیدی را نیز می‌آموزید. کوچینگ رهبری به یادگیری مهارت‌های جدید و کسب دانش عمیق‌تر درباره رفتار صنعتی و انسانی کمک می‌کند. در واقع، با بهره گیری از کوچینگ رهبری می‌توانید مجموعه مهارت‌های خود را تقویت کنید و بهبود ببخشید.

افزون بر موارد قبلی، کوچینگ از عنصر حمایتی قوی‌ای نیز برخوردار است. کوچینگ رهبری همانند روش‌های تربیتی عمل می‌کند؛ یعنی نیازی نیست تصمیم‌های دشوار را به تنهایی بگیرید. بازخوردها و منابع بخش بزرگی از این ساختار حمایتی است که وظایف دشوار را آسان می‌کند.

بنابراین، در مسیر رشد و هدایت، کسی همراه شماست که نه تنها در تصمیم گیری‌های دشوار شما را راهنمایی می‌کند، بلکه به نگرانی‌های شما نیز گوش می‌دهد. هنگام بروز ناملایمات، حرف زدن درباره مشکلات بسیار مؤثر و تسکین دهنده است و می‌تواند سازمان را به نقطه‌ای امن هدایت کند (Schiena & Ivarsson, 2015).

دانشکده کسب و کار هانلی، در سال ۲۰۱۴، کتابی راجع به یادگیری سازمانی منتشر ساخت. بر اساس این پژوهش، توسعه رهبری همچنان بخش مهمی از برنامه توسعه سازمان‌هاست.

به گفته پروفسور برند ووگل، «مسئولان سازمان‌ها آشکارا احساس می‌کنند که این سرمایه گذاری ]در کوچینگ رهبری[ ضرورت دارد و مطمئن‌اند که نتیجه بخش است. نکته درخور توجه این است که دریافتیم این موضوع هم برای سازمان‌های کوچک و هم برای سازمان‌های بزرگ اهمیت دارد».

با توجه به تغییر شکل کسب و کارها از انفرادی به گروهی، ارتقای مهارت رهبری برای هدایت این گروه اهمیت ویژه‌ای یافته است. با ساختار فرماندهی و نظارت بر ساختار، به شکل سلسله مراتبی، نمی‌توان نیروی کار مشارکتی و توانمند را رهبری کرد. بیش از بیست سال است که درباره مهارت رهبری گروه مطالعه می‌شود، اما به نظر می‌رسد هنوز ارزش تغییر و تحول ناشی از این مهارت به خوبی شناخته نشده است (Scott, 2013).

در دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، بسیاری از سرپرستان و مدیران منتظر بودند معلوم شود که این روند نیرومند، یک روند زودگذر مدیریتی است که به زودی از میان می‌رود یا پایدار می‌ماند؛ البته همان طور که می‌بینیم همچنان پابرجاست. در حقیقت، همان گونه که فناوری، کسب و کار را به حرکت واداشته است، نیاز به بهبود مهارت رهبری برای هدایت کسب و کارها نیز اهمیت بیشتری پیدا کرده است.

امروزه نیاز به کارکنان برای پذیرفتن مسئولیت کارهای روزانه، به موضوعی حیاتی تبدیل شده است. البته بسیاری از مسئولان سازمان‌ها هنوز اهمیت این تغییر را درک نکرده‌اند و می‌کوشند مفاهیم مشارکت و توانمندسازی را بدون توجه به مهارت رهبری به کار گیرند؛ به همین دلیل، تلاش آنان برای تغییر به نتیجه نرسیده است.

بسیاری از مدیران و سرپرستانی که در ساختار سنتی پرورش یافته‌اند، مشارکت و توانمندسازی را «ناز پرورده کردن» کارکنان و شاید مهم‌تر از آن، کاهش نظارت بر کار می‌دانند. از دید آن‌ها، این یعنی «رها کردن» قدرت و اختیار که برایشان نگران کننده است.

به علاوه، این افراد با نقش خود در ساختار جدید مبارزه می‌کنند و پذیرش اینکه مدیری بر اساس مهارتی غیر از توانایی‌های مرتبط با فرماندهی و نظارت، ارتقا یافته باشد، برایشان دشوار است (Skjerve & others, 2011).

در ساختارهای جدید، مهارت‌های لازم به طور چشمگیر تغییر یافته‌اند و مدیری که در فرهنگ دیگری پرورش یافته است، باید تغییرات عمیقی در نگرش خود ایجاد کند تا بتواند کارایی خود را در ساختار جدید افزایش دهد؛ این مانند این است که از کسی که همیشه «دف» می‌نواخته است، بخواهیم از حالا به بعد «پیانو» بنوازد؛ مسلماً چنین تغییری قابل توجه و معنی دار است.

جنیس کلاین، استاد دانشکده کسب و کار هاروارد، در سال ۱۹۸۴ و پامیلا پوزی از دانشگاه وِرمونت، در سال ۱۹۹۰، راجع به ادراکات مدیران صف درباره مشارکت و توانمندسازی کارمندان تحقیق کردند.

در هر دو تحقیق، نظر بیشتر مدیران برای مشارکت و توانمندسازی شرکت و کارکنان صف مثبت بود، اما فقط یک سوم از این مدیران، اجرای این طرح را برای خودشان مثبت تلقی می‌کردند. نتایج نشان داد که نگرش دو سوم از مدیران صف در این باره منفی است (Shaked & Schechter, 2015).

کوچینگ و پرورش مهارت رهبری

حالا که تا اینجا با من همراه بوده‌اید می‌خواهم فراتر بروم و بگویم که دانستن مهارت کوچینگ چه کمکی به مهارت رهبری شما می‌کند. در زیر فهرستی را مرتب کرده‌ام که در آن نقش کوچینگ در اجرای موفق رهبری گروه تبیین شده است.

کوچینگ و پرورش مهارت رهبری
کوچینگ و پرورش مهارت رهبری

این نکات به شما کمک می‌کند که مهارت رهبری خود را ارتقا دهید:

کوچینگ، ظرفیت‌های ذاتی افراد را شناسایی می‌کند: کوچینگ به داشتن دیدگاهی محترمانه درباره دیگران اشاره می‌کند. اگر یک رهبر، مهارت‌های کوچینگ را به مهارت رهبری خود اضافه کند، در می‌یابد که زیردستانش، اعضای ارزشمند گروه او هستند؛ زیرا از استعداد، مهارت و خلاقیت ذاتی برخوردارند. این باور موجب می‌شود رهبر از اعضای گروه خود حمایت کند، آن‌ها را رشد دهد و به جای محدود کردن ظرفیت افراد، آنان را به استفاده از این ظرفیت‌ها تشویق کند.

کوچینگ، فعالیتی مشارکتی است: کوچینگ، به جای آنکه افراد را به کار کردن وادار کند، به آن‌ها ضمانت می‌دهد که این مشارکت به نتیجه خواهد رسید. مشارکت در بطن مهارت‌های جدید کاری است؛ زیرا حوزه فعالیت مغز را گسترش می‌دهد و منابع بزرگ‌تری را فراهم می‌سازد. رهبری که کوچینگ می‌داند، این موضوع را درک می‌کند و همیشه برای رفع مشکلات، در پی بررسی بازخوردهاست.

کوچینگ از روش هدایتی مناسب بهره می‌گیرد: کوچ‌ها، آمادگی اعضای گروه را برای انجام یک وظیفه معین بررسی می‌کنند و بر اساس آن، سبک رهبری مناسبی را به کار می‌گیرند.

عضو جدید گروه به راهنمایی‌های روشن و مشخصی برای آشنایی با وظیفه‌اش نیاز دارد، در حالی که اعضای با سابقه تنها با چند اشاره در مسیر رشد و بهبود قرار می‌گیرند.

کوچینگ به تمرکز بر مأموریت و چشم انداز کار کمک می‌کند: کوچ‌های بزرگ به گروه‌های خود کمک می‌کند تا همیشه نتایج نهایی را در نظر داشته باشند. یک گروه متمرکز، گروهی است که در حال انجام مأموریت است. تمرکز، عنصر اساسی موفقیت است.

کوچینگ یعنی اعتماد و اطمینان: رهبری که علاوه بر مهارت‌ رهبری از مهارت‌های یک کوچ خوب هم برخوردار است، می‌داند که اگر اعضای گروه به او اطمینان داشته باشند، می‌توانند اعتماد به نفس خود را تقویت کنند و خطر پذیر باشند. در چنین شرایطی، عملکرد اعضای گروه ارتقا می‌یابد. این در حالی است که در محیط سرشار از ترس و ابهام، بهبود عملکرد ممکن نیست.

کوچینگ یعنی همدلی: کوچ‌ها به نیازهای عاطفی افراد توجه می‌کنند. زندگی پشت درهای شرکت یا کارخانه متوقف نمی‌شود و کوچ‌های خوب می‌دانند که بهداشت روانی، یکی از ارکان مهم عملکرد کاری است.

کوچ‌ها روان شناس نیستند، اما به علائم تشویش‌های احساسی توجه می‌کنند. مهارت دلسوزانه گوش دادن نه تنها از مهارت‌های کوچینگ، بلکه یک مهارت انسانی است.

کوچینگ یعنی رشد دادن: باغبان می‌داند که برای آنکه دانه رشد کند باید در محیط مناسبی کاشته شود. کوچ نیز با تشویق، راهنمایی و حمایت از مراجع، شرایطی را فراهم می‌آورد که یادگیری تحقق یابد.

کوچینگ یعنی افزایش عزت نفس: کوچ‌ها می‌دانند که یکی از راه‌های تقویت عزت نفس این است که کار با موفقیت انجام شود. کوچ‌ها به افراد کمک می‌کنند تا منطقه امن خود را گسترش دهند و حتی از آن فراتر بروند؛ به گونه‌ای که به موفقیت دست بیابند و احتمال شکستشان به حداقل برسد (Robertson, 2015).

برای اینکه رهبر به موفقیت برسد، زیردستانش باید به موفقیت دست یابند. با اینکه این موضوع بسیار ساده است، اما افراد به ندرت آن را درک می‌کند. الگوی رهبری با الگوی مدیریت متفاوت است. الگوی کوچینگ می‌تواند مهارت رهبری را اعتلا دهد. الگوی کوچینگ (مدیر در نقش کوچ)، بهبود و پیشرفت افراد را تضمین می‌کند و در نتیجه، احتمال موفقیت آنان را افزایش می‌دهد.

پنج مزیت اجرای کوچینگ رهبری

گفته می‌شود که رهبران در هسته سازمان‌ها قرار دارند. با این حال، آمار تکان دهنده توسعه رهبری نشان می‌دهد که ۷۱% از مسئولیت شرکت‌ها احساس نمی‌کنند که رهبران کنونی خود بتوانند در آینده سازمان خود را هدایت کنند.

امروزه سازمان‌ها برای افزایش اثربخشی نقش رهبر، برنامه کوچینگ را اجرا می‌کنند تا شاید بتوانند از این آمار بکاهند.

ممکن است رهبران کوچینگ عجیب به نظر برسند، اما طبق مطالعات انجام شده درباره شرکت‌های Fortune 1000، ۴۸% از رهبرانی که در دوره کوچینگ شرکت کرده‌اند، در انجام کارهای خود پیشرفت بیشتری داشته‌اند.

این بهبود عملکرد به افزایش تعامل، بهره وری و اثربخشی آن‌ها در نقش رهبری منجر شد. همچنین، کوچینگ به رهبران فروش کمک می‌کند تا به گروه خود انگیزه بدهند و برای آن‌ها الهام بخش باشند (Redshow, 2018).

در اینجا، پنج مزیت جانبی کوچینگ رهبری را بیان می‌کنیم:

۱. توانمندسازی

کوچینگ به رهبران قدرت می‌دهد تا کارهای خالق العاده‌ای انجام دهند. کوچ‌ها رابطه سودمندی با رهبر برقرار می‌کنند تا طی آن، نقاط قوت و ضعف رهبر را کشف کنند. در این رابطه، شرایطی ایجاد می‌شود تا رهبران بتوانند نقاط ضعف خود را پیدا و آن‌ها را رفع کنند. در جلسات تعاملی، رهبر می‌تواند از پیشرفت‌های خود کاملاً آگاه شود و از کارهایی که کوچ برای تحقق اهدافش انجام داده است، قدردانی کند.

۲. بینش نو

کوچ، دیدگاه جدیدی درباره مسئولیت‌های روزمره به رهبران ارائه می‌کند. آن‌ها را وادار می‌کند تا هر گاه روز یا هفته بدی را سپری می‌کنند، درباره آن تأمل کنند؛ با این کار معمولاً به یک مشکل عمیق‌تر پی می‌برند. کوچ و رهبر با تحلیل مسئله و برنامه ریزی برای موقعیت‌های مشابه در آینده، بینش جدیدی را در واکنش رهبر پدیدار می‌کنند.

۳. تفکر آزاد

کوچینگ، تفکر تک بعدی را در رهبران کمتر می‌کند. کوچ‌ها، رهبر را ترغیب می‌کنند تا الگوهای فکری خود را گسترش دهد و با طرح سؤال، دیدگاه‌های دیگر را هم در نظر بگیرد. این امر با برانگیختن افکار آزاد و تشویق رهبر به انعطاف پذیری میسر می‌شود. مرکز مدیریت و اثربخشی سازمان، رهبری انعطاف پذیر را ضرورت تجارت می‌داند؛ زیرا موجب تصمیم گیری سریع، خلاقانه و دقیق می‌شود.

۴. عملکرد بهبود یافته

اگر رهبر در رفع مشکلات از کوچینگ بهره بگیرد، پیشرفت چشمگیری در توانایی و نگرش خود خواهد دید. کوچینگ به رهبر این امکان را می‌دهد که متناسب با نقاط ضعف خود، روش‌های جدید رهبری را یاد بگیرد و به کار ببرد.

یکی از این روش‌ها این است که رهبر از اصطلاحات «اما»، «خیر» یا «با این حال» استفاده نکند؛ زیرا ناخواسته به سؤالات پاسخ می‌دهد و باعث می‌شود اعضای گروه از بیان فکر و نظر خود منصرف شوند. اگر رهبر از این روش استفاده کند، اعضای گروه که پیش از این دسترسی به آن‌ها دشوار بود، به رویکردهای جدید رهبر بهتر پاسخ می‌دهند.

۵. ارتباطات پیشرفته

کوچینگ به رهبران کمک می‌کند که دریابند ارتباطات آن‌ها همیشه آن قدر که تصور می‌کنند روشن نیست. کوچ‌ها، زمینه‌های ارتباطی را که به پیشرفت نیاز دارند، برجسته می‌کنند و در آن زمینه‌ها با رهبر تمرین می‌کنند.

همچنین، کوچ‌ها می‌توانند با استفاده از تجربیات خود، به رهبران بیاموزند که چگونه با افراد دارای شخصیت‌ها، فرهنگ‌ها و سنین مختلف ارتباط برقرار کنند. مهارت‌های ارتباطی، افراد را در برقراری ارتباطات مؤثر یاری می‌کنند. کوچی که بتواند رهبر را برای برقراری ارتباط مؤثر راهنمایی کند، اعتبار و توانایی‌های کلی رهبری را بهبود می‌بخشد (Salo, 2015).

۵/۵ - (۲ امتیاز)

احمد جعفری

کارشناسی رشته مهندسی صنایع، شاغل در حوزه دیجیتال مارکتینگ هدفم اینه که بازارکار رشته صنایع رو برای فعالین این حوزه شفاف‌تر کنم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا