کوچینگ فردی چیست: کوچینگ فردی اصطلاحی است که معمولاً در زمینههای کسب و کار، اجرایی، زندگی، حرفه یا ارتباطات به کار میرود تا این نوع کوچینگ را از انواع دیگر آن، از جمله کوچینگ ورزشی که شاخه شناخته شدهای است، جدا کند؛
هر چند کوچینگ ورزشی و کوچینگ فردی از یک ریشهاند. کوچینگ فردی، رابطهای است که با توافق اولیه میان کوچ و مراجعه کننده شکل میگیرد و بر اساس علایق، اهداف و مقاصد مراجعه کننده استوار است.
کوچ فردی ممکن است پرس و جو، بحث کردن و بررسی بازخوردها و درخواستها بهره بگیرد تا بتواند به مراجع کمک کند کسب و کار یا ارتباطات، راهبردها و روابط خود را توسعه دهد و برنامهای عملی برای رسیدن به اهداف تعیین شده تنظیم کند.
کوچ جایگاهی را برای مراجعه کننده به وجود میآورد که در آن او با تحت نظر گرفتن مراحل پیشرفت مراجعه کننده و اقدامات عملی، او را پاسخگو میداند.
آنها با همکاری یکدیگر برنامهای را طراحی میکنند که به بهترین وجه نیازهای مراجعه کننده را برطرف کند. یک کوچ فردی، مانند آینه عمل میکند؛ یعنی بدون قضاوت و جانب داری درباره نقاط ضعف و قوت مراجع، چشم اندازهای بیرونی را به او نشان میدهد.
کوچ فردی ممکن است دیدگاه خاصی را آموزش دهد و مهارتهای خاصی را برای رسیدن به اهداف در اختیار مراجعه کننده قرار دهد (دهقانان و همکاران، ۱۳۹۵).
در نهایت، کوچ فردی مراجعه کننده را تشویق میکند تا برای دستیابی به اهداف و مقاصد مهم جشن بگیرد. مراجع، مسئول دستاوردها و موفقیتهای خود است. او برنامهها را عملی میکند و ممکن است کوچ نیز در این راه به او کمک کند، اما این بدان معنا نیست که کوچ به جای مراجع کاری را انجام بدهد.
بنابراین، کوچ نه میتواند و نه وعده میدهد که مراجع حتماً اقدام خاصی را انجام میدهد یا به اهداف خاصی دست مییابد.
کوچینگ فردی، درمان یا مشاوره نیست.
این موارد تفاوتهای بارز زیادی با یکدیگر دارند. ممکن است در کنار یکدیگر قرار بگیرند، اما مطمئناً مرزهای مشخصی دارند. کوچینگ فردی، محدودیتهای مراجعه کننده را تشخیص میدهد و ممکن است او را به دیگر خدمات مورد نیاز ارجاع دهد (رهنورد و همکاران، ۱۳۹۵).
مطلب مرتبط : کوچینگ چیست ؟ ۰ تا ۱۰۰ همه چیزی که باید بدانید
کوچینگ فردی چگونه کار میکند؟
کار اصلی کوچینگ فردی، به فعل درآوردن تواناییهای بالقوه افراد، رساندن آنها به حداکثر بهره وری و ایجاد تغییرات مثبت در وجود آنهاست.
در کوچینگ فردی، کوچ و مراجعه کننده گفتگویی را بر پایه اعتماد ترتیب میدهند؛ با این فرض که مراجع همه پاسخها را در ذهن خود دارد و کوچ فقط کاری میکند که او به پاسخهای خود دسترسی پیدا کند.
کوچینگ فردی از الگوها و شیوههای معتبری استفاده میکند تا به فرد کمک کند نیازهای خود را ارزیابی و انگیزههای خود را بازشناسی کند، بر صلاحیتها و مهارتهای خود بیفزاید و از این طریق، عملکرد و کارایی خود را ارتقا دهد. در کوچینگ فردی، کار کوچها به شرح زیر است:
• به افراد کمک میکنند تا اهداف خود را معلوم و سپس، به آنها دسترسی پیدا کنند؛
• از مراجعان خود میخواهند از خود توقع بیشتری داشته باشند؛
• درباره مسائل مراجعان خود تأمل میکنند و به آنها کمک میکنند تا سریعتر به نتایج دلخواه خود دست پیدا کنند؛
• برای آنکه مراجعان به نتایج عملی بیشتری دست بیابند، ابزارها، ساختارها و پشتوانههایی برای آنها فراهم میکنند (سید جوادین و همکاران، ۱۳۸۹).
اصول کوچینگ فردی
- کوچینگ فردی یک واسطه محسوب میشود و به افراد، گروهها و سازمانها کمک میکند تا تواناییهای بالقوه خود را به فعل درآورند.
- تمرکز کوچینگ فردی بر کسی است که کوچ میشود، نه وظیفهای که باید انجام شود.
- کوچینگ فردی، فرآیندی برای ایجاد تغییر و تحول است.
کوچینگ موفقیت
کوچینگ موفقیت، به اندازه حضور مربی برای یک تیم ورزشی ضرورت دارد. اگر ورزشکار، مربی نداشته باشد احتمال موفقیتش کم است، اما اگر مربی مجربی داشته باشد که از تمام جوانب کار او آگاه باشد، احتمال موفقیتش زیاد میشود؛ به همین دلیل میگوییم کوچینگ موفقیت ضروری است.
در ادامه مطلب کوچینگ فردی چیست ما آدمها ذاتاً راحت طلبیم و بیشتر اوقات دوست داریم از زیر کار فرار کنیم؛ مثلاً هر وقت حال خوبی داریم، کار و تلاش میکنیم و هر وقت حالمان مساعد نباشد ممکن است کار را تعطیل کنیم.
هر گاه از مسیر اصلی خود دور میشویم، کوچ یا مربی به ما تلنگر میزند و ما را به مسیر اصلی بر میگرداند. او در تمرینها به ما سخت میگیرد تا قدرتمندتر شویم (شجاعی و همکاران، ۱۳۹۵).
کسانی به کوچینگ موفقیت نیاز دارند که معتقدند آن طور که باید و شاید از تواناییهای خود استفاده نکردهاند یا خواهان شادی و موفقیتهای بیشتری در زندگی شخصی و حرفهای خود میباشند.
هر کس تعریف متفاوتی از موفقیت دارد. نقش کوچ موفقیت این است که به مراجع کمک کند تا موضوعاتی را که واقعاً برایش اهمیت دارند، معلوم کند. این موضوعات اغلب فراتر از اقداماتی است که برای رسیدن به ثروت و رفاه مادی انجام میشود و جنبههای انسانیتر زندگی را دربر میگیرد. کوچ موفقیت به مراجع کمک میکند تا بر اساس تعریفی که از موفقیت در ذهن دارد، اهداف بلندمدت یا کوتاه مدت خود را تعیین کند.
در کوچینگ موفقیت در حوزههای زیر به مراجعان کمک میشود:
- اعتماد به نفس خود را بیشتر کنند تا بتواند از پس هر مشکلی برآیند؛
- احساس خود باوری را در خود افزایش دهند؛
- با دیگران روابط خوبی برقرار کنند؛
- تواناییها و استعدادهای خود را بشناسند؛
- قوی و توانمند شوند تا به آنچه میخواهند دست یابند؛
- برای خود اهداف کوتاه مدت و بلندمدت تعیین کنند؛
- برای رسیدن به اهدافشان برنامه ریزی کنند؛
- به خود انگیزه بدهند و برای خود پاداش در نظر بگیرند؛
- یک ساختار حمایت شخصی داشته باشند؛
- با نگرشهای منفی کنار بیایند و رفتارها و نگرشهای لازم برای رسیدن به موفقیت را در خود پرورش دهند (فتحی واجارگاه و همکاران، ۱۳۹۳).
کسانی به کوچینگ موفقیت نیاز دارند که معتقدند آن طور که باید و شاید از تواناییهای خود استفاده نکردهاند یا خواهان شادی و موفقیتهای بیشتری در زندگی شخصی و حرفهای خود میباشند.
کوچینگ موفقیت چطور به ما کمک میکند؟
در ادامه مطلب کوچینگ فردی چیست مانند دیگر فرآیندهای کوچینگ، در این نوع هم ابتدا باید با کمک مربی بفهمیم که در چه سطحی قرار داریم و از چه امکاناتی بهره مندیم. مرحله دوم، تعیین هدف است. مرحله سوم، تعیین شیوه رسیدن به این هدف و مرحله چهارم، حرکت به سوی هدف با همراهی کوچ است؛
مثلاً من قصد داشتم نویسندگی را بیاموزم، اول با یک مربی نویسندگی آشنا شدم و با هم به این نتیجه رسیدیم که من در نوشتن بسیار مبتدی هستم. بعد از آن، یک هدف بلندمدت تعیین کردم که ساختن یک وبلاگ شخصی و نوشتن ۳۰۰ نوشته در ۳۰۰ روز بود. در مرحله آخر، نوشتن را شروع کردم و مربی، نکات آموزشی را به من گوشزد میکرد.
آنچه در کوچینگ اهمیت دارد این است که هم کوچ و هم مخاطب یک هدف دارند و این هدف آنها را به هم میرساند؛ مثلاً هدف من این است که نویسندهای حرفهای بشوم و هدف کوچ من این است که یک مربی نویسندگی کارآمد شود. این اهداف نزدیک، ما را در یک مسیر قرار داده است و در حقیقت، ما به هم کمک میکنیم. این یک بازی برد – برد است.
نقش کوچ در کوچینگ موفقیت
تبیین نقش کوچ و چگونگی کار او، شما را بیشتر با کوچینگ آشنا میکند:
۱. هدف گذاری و تمرکز روی آن
هدف گذاری از مهمترین و بهترین شیوههای موفقیت است، اما متمرکز شدن بر هدف و دستیابی به آن مهمتر است. نقش کوچ این است که شما در تعیین اهدافتان همراهی کند و سپس، شما را برای رسیدن به آن اهداف متمرکز نگه دارد.
۲. مسئولیت پذیری
شاید اگر کمی دقیقتر درباره گذشته فکر کنید، دریابید که رها کردن بعضی کارها یا بی مسئولیتی و کوتاهی در اقدامات، شما را از اهدافتان دور کرده و ناکام ماندهاید. نقش کوچ در کوچینگ موفقیت این است که تمام اقدامات فرد را با برنامه ریزی او بسنجد؛ کوچ بررسی میکند که شما چه کارهایی را درست انجام دادهاید و به چه اقداماتی بی توجه بودهاید. تذکرات به جا و بازخواست کوچ از شما باعث میشود رسیدن به هدف را رسالت خود بدانید و هر گونه سستی و کوتاهی را کنار بگذارید.
۳. ساده سازی کار
کار کوچ با مشاور فرق دارد؛ مشاور راهکارهای خود را ارائه میکند، در حالی که کوچ میکوشد با تفکر و خلاقیت خودتان، راه حلهای سادهتر و اقدامات مناسبتری را برای دستیابی به اهداف جستجو کند؛ زیرا قرار است شما کار را انجام بدهید؛ پس، باید در یافتن راهکار نقش داشته باشید.
۴. ایجاد شفافیت
در ادامه مطلب کوچینگ فردی چیست ناکامی از عدم شفافیت ناشی میشود. شما باید ضعفها، قوتها، فرصتها و تهدیدهای خود را بشناسید، اما شفاف مهمتر از شناخت است. هر چقدر بتوانید در زندگی شخصی و کسب و کار خود شفافیت ایجاد کنید، با مشکلات کمتری مواجه میشوید.
نقش کوچ این است که در اهداف، آرزوها، زندگی و کسب و کار شما شفافیت ایجاد کند تا بتوانید راحتتر و درستتر تصمیم بگیرید. شاید کوچینگ موفقیت تنها راه موفقیت نباشد، اما قطعاً میتواند به افراد برای رسیدن به رؤیاها و خواستههایشان کمک کند (محمدی فاتح، ۱۳۹۶).
نکات مهمی که باید در کوچینگ موفقیت رعایت کنیم، عبارتاند از:
- باید اهداف مختص خودمان را انتخاب کنیم، نه اهدافی را که دیگران به زور به ما القا کردهاند؛
- مزیت کوچینگ موفقیت این است که بسیاری از نکات را در حین انجام کار یاد میگیریم و این کمک میکند تجربه بهتری داشته باشیم؛
- بیشتر اوقات فرآیند کوچینگ موفقیت، لذت بخش و مفرح است؛
- هدف نهایی ما نباید به دست آوردن پول باشد. پول مهم است، اما فقط به اندازه بنزین برای ماشین؛ برای سفر کردن با ماشین به بنزین نیاز داریم، امامقصد نهایی سفرمان به هیچ وجه پمپ بنزین نیست؛
- با رسیدن به هدف باید احساس خوبی داشته باشم. اگر چنین نباشد ممکن است در روند هدف گذاری اشتباه کرده باشیم؛
- بسیاری از افراد، هنگامی که به یکی یا دو تا از اهداف کوتاه مدت خود میرسند، انگیزه خود را از دست میدهند و دیگر تلاش نمیکنند. یادتان باشد اگر روزی بی انگیزه شدید، حق ندارید دست از کار بکشید؛
- توجه کنید که اهدافتان با اصول انسانی مغایر نباشد. ما باید شاد باشیم، اما قرار نیست برای شادی خود، حق دیگران را پایمال کنیم (Agarwal & others, 2019).
کوچینگ عملکرد چطور میتواند به کسب و کارها و شرکتها کمک کند؟
- کوچینگ عملکرد موجب توازن کامل بین اهداف حرفهای و توسعه فردی میشود که هم برای مدیران اجرایی و هم برای کارکنان سودمند است؛
- دانستن اینکه چگونه افکار و رفتارها از احساسات، روابط شبکههای اجتماعی تأثیر میپذیرند، ابزار مؤثری است برای افزایش عملکرد افراد در سازمان؛
- کارایی این کوچینگ فقط افزایش عملکرد نیست، بلکه کوچها میتوانند به طور خاص به بعضی از مسائل شایع و زیان آور همچون غیبت بی رویه بعضی از کارکنان یا فرسودگی و اضطراب افراد رسیدگی کنند.
- یکی دیگر از کارهای کوچ عملکرد این است که بعد از تغییرات سازمانی ناشی از ادغام، جذب یا انفصال نیروها، برای حفظ بهره وری، از کارکنان حمایت کند.
دستیابی به موفقیت در یک شرکت از طریق کوچینگ عملکرد، به دو روش عمده ممکن میشود؛
روش اول به کار گرفتن شیوههای پیشگیرانه یا برگزاری دورههای آموزشی است؛ برای مثال، ممکن است کوچ، برنامههای آموزشی خاصی را درباره چگونگی رفتار با مشتریان طراحی کند.
روش دوم این است که کوچ، مشکلات مربوط به عملکرد را در حین بروز آنها اصلاح کند که در این صورت، باید برای شناسایی علت و ریشه مشکلات عملکردی و اصلاح آنها برنامهای داشته باشد.
اگرچه همه توافق دارند که نیروی انسانی بزرگترین دارایی یک شرکت است، گاهی آنها به بزرگترین دردسر سازمان تبدیل میشوند. در چنین مواقعی باید بدون پیش داوری، به بررسی و ریشه یابی مسئله پرداخت (Zarraga-Rodriguez & Alvarez, 2014). از هر دو روش برای کمک به رفع مشکلات عملکردی شرکتها استفاده میشود. هر یک از این روشها را میتوان به صورتهای زیر اجرا کرد:
- آموزش با استفاده از یک طراحی سازمان یافته برای توسعه دانش و مهارت کارکنان در حوزه بهبود عملکرد.
- برگزاری جلسات کوچینگ عملکرد که به کارمندان کمک میکند تا شایستگیهای بیشتری به دست آورند و برای بهبود عملکرد شغلی بر اساس الزامات آماده شوند.
بروز مشکلات عملکرد کارکنان، چهار علت عمده دارد:
- دانش یا مهارت: کارمند به دلیل نداشتن دانش، مهارت یا تجربه کافی از عهده انجام وظایف خود بر نمیآید؛
- فرآیند: مشکل از کارمند نیست، بلکه ناشی از شرایط کاری، روشهای نامناسب و … است؛
- منابع: کمبود منابع یا ضعف در فناوری؛
- انگیزه یا فرهنگ: کارمند میداند کار چگونه باید انجام شود، اما به دلایل گوناگون آن را اشتباه انجام میدهد (Zhu, 2012).
بعضی از افراد، مفاهیم و تخصصهایی مانند تدریس، مشاوره و کوچینگ را به جای یکدیگر به کار میبرند. تدریس یعنی انتقال نظری و عملی یک مهارت یا دانش خاص و معمولاً در محیط رسمی ارائه میشود، اما کوچینگ عملکرد یعنی افزایش آگاهی و فرآیند فکری افراد درباره یک کار خاص.
چطور میتوانید در همکاری با یک کوچ عملکرد، به نتایج بیشتری دست بیابید؟
- برای دستیابی به ظرفیتهای واقعی خود برنامه ریزی کنید؛
- اهداف عملی و قابل دستیابی تعیین کنید؛
- برای یادگیری مهارتهای جدید اقدام کنید؛
- نقاط قوت خود را شناسایی و تقویت کنید؛
- ابزارهایی برای غلبه بر ضعفهای خود پیدا کنید؛
- تلاش کنید خواستهها و نیازهای خود را بهتر درک کنید؛
- به احساسات دیگران و واکنشهای آنها در قبال خود توجه کنید؛
- بکوشید به طور مؤثرتری الهام بخش گروه خود باشید و آنها را به سوی موفقیت سوق دهید؛
- بر رفتارها و فرآیندهای فکری منفی خود که ممکن است مانع موفقیت شما شوند، غلبه کنید.
در ادامه مطلب کوچینگ فردی چیست کار کوچ این است که خواستههای شما را بررسی کند و با بررسی دلایل آن خواستهها، انگیزه لازم را برای حرکت در شما ایجاد کند. به طور کلی، دو نوع اطلاعات درباره عملکرد افراد وجود دارد که یکی بازخورد و دیگری نگاه انتقادی است. بازخورد که ابتدا یک اصطلاح مهندسی بوده است، به اطلاعاتی اشاره دارد که میزان کارایی و عملکرد یک فرآیند را با توجه به اصول تعیین شده بررسی میکند.
وقتی درباره عملکرد انسان سخن میگوییم، منظور از بازخورد، رفتارهای قابل مشاهده و آثاری است که آن عملکردها به طور مشخص و موضوعی دارند. نگاه انتقادی، بیشتر احساسی و انتزاعی است و به عملکرد کلی افراد اشاره دارد.
ارائه بازخورد مؤثر به زمان، مهارت و دانش نیاز دارد؛ به همین دلیل، کوچهای عملکرد که خود نیز متخصصان منابع انسانی هستند، میتوانند در این زمینه به بهترین وجه عمل کنند (احمدزاده، ۱۳۹۵).
تأثیرات کوچینگ عملکرد در زندگی و کار افراد:
- افزایش رضایت از زندگی (شغلی و فردی)؛
- بهبود روابط؛
- برقراری تعادل میان کار و زندگی؛
- افزایش خودباوری و اعتماد به نفس؛
- بهبود فرآیندهای کاری؛
- افزایش مشتری و درآمد؛
- افزایش دستاوردها.